« اگربرنامه ی زندگی این گونه است،پس همه ی ماجهنمی هستیم!!!این ورقه ی برائت و دوری از جهنم است. »

جایی که تواضع ها مثال زدنی می شوند.

نوشته شده توسطیادگاری 19ام بهمن, 1393

باز هم می خواهیم از شیخ حسین زاهد رحمة الله علیه بگوییم و از علمایی


که خون دل خوردند، اما رفتار و منش آنها تا همیشه برای همگان سراسر


درس عبرت است.

 

ایشان یک منزل اجاره ای داشتند،چون چشمانشان ضعیف بود صبح یکی


از شاگردان دست ایشان را می گرفت و برای درس به مسجد جامع می آورد


ایشان با اینکه زندگی ساده ای داشتند، ولی حتی در زمانی که آن قدر نان


گران شده بود که فقط پولدار ها می توانستند بخرند، کیسه آردی را که یکی


از تجار برایشان هدیه فرستاده بود را قبول نکردند وگفتند: من و همسرم دو


نفر هستیم بالاخره یک چیزی گیرمان می آید که بخوریم این را ببر و به


محتاجان و فقیران بده.


ایشان از نفس اطاعت نمی کردند و اگر در یک مسئله کمی تردید داشتند


می فرمودند: نمی دانم، باید مراجعه کنم، یا اگر کسی از علما در نزدش


حاضر بود در مقابل سئوال کننده از آن عالم می پرسید.


وقتی که صبحهای زود به مسجد جامع تهران می رفتند و هنوز هوا تاریک


بود، شاگردانشان به ایشان اصرار کردند که از مسجد یک سیم بکشیم و


در اینجا چراغی روشن کنیم ایشان فرمودند:« بروید و از حضرت آیت الله


حاج میرزا عبدالله چهل ستونی اجازه بگیرید».


خدایا ما را از ادامه دهندگان مسیر علما و بندگان خوب و محبوبت قرار


ده ای مهربان من


منبع:آداب الطلاب / طلبه ی پایه ی اول خانم گلزار حیدری






فرم در حال بارگذاری ...


 
مداحی های محرم