موضوع: "یا صاحب الزمان ادرکنی"
زمین در انتظار کسی ست که کس باشد.....
نوشته شده توسطیادگاری 24ام اسفند, 1393
ديرگاهيست در ظلمت بي فرداي اين روزگار، زمين در انتظار است تا
کسي بيايد که کس باشد و تا مردمان با نگاهي در او کس را از ناکس
بازشناسند.
امروز که آدميان صداقت را به زير آوار فراموشي ها از ياد برده اند؛ حالا
که خاک از خون سرخ عدالت گلگون است؛ زمين در حسرت يک مرد
مي سوزد.
حالا که سپيدي ها همه در سياهي دلهاي آدميان رنگ باخته اند؛ ديدگان
زمين در انتظار اندکي-حتي- سپيدي چون پلک خيس سپيده دم باراني
است.
راه درازي ست از اينجا تا صداقت و زمين در انتظار است تا مردي بيايد از
جنس آسمان تا با قدوم نازنينش جسورانه شقاوت را؛ خيانت را از
هستي پاک کند.
تا شب دريده شود و ديدگان آدميان طلوعي از جنس عدالت را به نظاره
بنشينند.
راه دشواري نيست از اينجا تا مصيبت و دستان سرد آدميان، گرماي
دستاني را به ياري مي خواند تا در مرداب بي رحمي دنيا اميدبخش
رهايي باشد.
علي که از جنس آسمان بود، به برق يک شمشير به آسمان رفت .
علي به ستوه آمده از آدمياني از جنس شقاوت و قساوت به برق يک
شمشير از عمق وجود فرياد برآورد که : فزت و رب الکعبه
و از آن روز که عدالت همراه علي به آسمان رفت, زمين و زمان در
انتظار وجود پر وجودي ست تا برخيزد, شمشير برگيرد و جهاني را
روشني بخشد.او خواهد آمد…
انگار نه انگار امام زمانشان غریب است.
نوشته شده توسطیادگاری 10ام بهمن, 1393
روزی آیت الله مجتهدی رحمة الله علیه در نجف اشرف پس از اقامه ی
نماز دیدند که پشت سرشان آیت الله مدنی رحمة الله علیه هستند و
دارند گریه می کنند و شانه هایشان از شدت گریه تکان می خورد، ایشان
جلو رفتند و عرض کردند :اتفاقی افتاده که این گونه گریه می کنید؟
آیت الله مدنی رحمة الله علیه هم فرمودند: یک لحظه امام زمان علیه السلام
را دیدم که به پشت سر من اشاره نمود و فرمودند:آقای مدنی تماشا کن
شیعیان من بعد از نماز سریع می رونددنبال کارشان و هیچ کدام برای فرج من
دعا نمی کنند، انگار نه انگار امام زمانشان غایب است.”
مولا جان ببخش که نتوانس
تم غربتت را درک کنم و غریب و تنهایت گذاشتم.
منبع:مهربان تر از مادر ص274